موعودنامه

 

سینمای آمریکا در این سال ها خدمت بزرگی به صهیون ها کرده است چرا که به واسطه ی سینمای غربی، صهیون ها به چند هدف بزرگ خود رسیده اند ازجمله :

1- به فساد کشاندن جوانان که یکی از اهداف آنان در پروتکل های خودشان است 

2- القای مصرف گرایی و لذت زندگی دنیوی 

3- بزرگ نشان دادن قدرت غرب خصوصا آمریکا(مرکز نظامی صهیون) 

4- در دو دهه گذشته، به فساد کشاندن کودکان 

5- و در این دهه که از سال 2006 بسیار جدی شده ، القای تفکر پایان دنیا و جنگ آرمگدون 

به همین دلیل عموم فیلم هایی که شهرت و کیفیت فنی بالایی دارند؛ در راستای القای نبرد آرمگدون (جنگ میان صهیون ها و مسلمین) ساخته شده اند .

یکی از همین فیلم ها،آلیس در سرزمین عجایب( Alice in Wonderland ) محصول 2010 آمریکاست که در آن مفاهیم جنگ آرمگدون به شکلی زیرکانه نشان داده شده است . 

 

ماجرای اصلی فیلم از 13 بعد از کودکی آلیس شروع میشود 

 

آلیس فردی است که دارای یک آنارشی ذهنی است . و عاملی که برای دیگران ارزش به حساب می آیند برای وی اهمیتی ندارد. این به معنای آن است که آلیس این ماجرا فردی خاص از دیگر همنوعانش است که باید از میان این همه انسان وی برای کاری بزرگ انتخاب شود. 

در ادامه در مراسم ازدواج آلیس وی از روی کت همسرش یک کرم ابریشم آبی را برمیدارد جالب این جاست که این حرکت دقیقا در دقیقه 11 اتفاق می افتد. 

 

یک خرگوش آلیس را به شکلی زیرکانه به سمت یک درختی که در کنار ان یک گودال هست راهنمایی میکند و آلیس درون گودال می افتد . و وارد یک اتاق بسته که کف آن شطرنجی است قرار میگیرد. 

 

 

در این میان به واسطه خوردن یک نوشیدنی و پنیر سایز قد او بزرگ و کوچک میشود و بالاخره انقدر کوچک میشود که میتواند از درب کوچکی عبور کند . بعد از عبور وی از در، سرزمین عجیبی را مشاهده میکند که دروازه ورودی سرزمین مارا یاد 2 ستون معبند سلیمان میاندازد : 

 

بنابراین آغاز ورود وی به سرزمین به واسطه ی یک صفحه شطرنجی+ستون های معروف است که همین دو عامل دقیقا از ابزار ورود جنیان به بعد انسان ها است . 

در هنگام گذر از دروازه در چند لحظه یک خوک سبز از کنار آلیس میگذر. این که چرا موجود کثیفی مثل خوک باید سبز باشید در نقد فیلم نارنیا به آن اشاره شد . (در آینده مطلبی کامل در همین زمینه درج خواهد شد) 

 

بعد از ورود، آلیس با برخی از موجودات سرزمین که برخی از آنان آبی پوشیده اند روبه رو میشود. همان طور که در مطالب قبلی اشاره شد؛ موجودات به رنگ آبی نمایان گر یکی از راز های ماسونی است که در ادامه آن رابررسی میکنیم .

 

قرار میشود که الیس را نزد "آبسولم" ببرند . آلیس از یکی از کاراکتر ها میپرسد که وی کسیت . او هم میگوید که وی موجود بسیار باهوشیه !

 

 

آبلوسم یک کرم ابریشم آبی است که در تصویر پایین در حال کشیدن چیزی شبیه به قلیان است که شاید نماد شرق، و بیانگر اصالت شرقی باشد . حال این که چرا وی باید آبی باید را بررسی میکنیم . 

هفتمین راز ماسونی از 13 راز، Blue Jinn یا جن ابی نام دارد . جن پرستان و ماسون ها معتقد اند که هنگام احضار جن، وی به رنگ آبی است. و جن را احضار میکنند تا مشکلاتشان را برطرف کند دقیقا همین کاری که آبسولم برای آنان انجام میدهد. 

 

بعد از مدتی آبسولم به کاراکتر خرگوش میگوید که "اوراکلوم" را باز کند. اوراکلوم در واقع یک تقویمی است که از ابتدا تا انتهای جهان در آن موجود است. و در تقویم ثبت شده که در یک روز موعود قرار است فردی به نام آلیس بیاید تا جهان را از شر ملکه قرمز (ملکه پلیدی ها ) نجات دهد. هنگامی که تقویم را باز میکنند. آبسولم به خرگوش میگوید که روز باشکوه را به آلیس نشان دهد. یعنی همان روزی که جنگ قرار است رخ دهد.

 

بعد از آن ناگهان ارتش ملکه قرمز به سمت الیس و بقیه حمله ور میشوند در این میان موجودی شبیه به خرس میخواهد به آلیس صدمه بزند که کاراکتر موش (درمورد موش در نقد نارنیا توضیحات مفصلی داده شده است) با شجاعت تمام چشم راست موجود شبیه یه خرس را در میاورد و چشم را نزد خود نگه می دارد. 

 

نکته جالب این جاست که ارتش ملکه قرمز نیز مانند خود ملکه،قرمز است همان طور که ارتش ملکه سفید (ملکه خوبی ها) به رنگ سفید اند. 

در این جا هم شاید باز هم پروژه انگاره بد نسبت به رنگ قرمز رقم خورده است. در دکترین فرانسیس فوکویاما رنگ قرمز، رنگ شهادت در پرنده شیعه است . و عموم شیعیان در جنگ های اخیر سربند "یا حسین " یا " لبیک یا حسین " بر سر خود میبندند که به رنگ قرمز است. و در آن طرف معادله ملکه سفید یا نور قرار دارد که عموما در فیلم ها طرف خوب رنگش سفید است . 

 

 

در ادامه آلیس با کاراکتر گربه ی آبی روبه رو میشود که مانند جنیان در یک لحظه ناپدید و در لحظه ای دیگر پدیدار میشود. در این جا کاملا فرض جن آبی بر این کاراکتر صدق میکند. گربه ای آرام و متین که نقش مهمی را در آینده ایفا خواهد کرد. 

تحلیلی که درباره ی نشان دادن بسیار زیاد موجودات خوب آبی در فیلم ها میشود این است که آنان در حال آماده کردن تدریجی ذهن ها برای پروژه علنی کردن دین واحد شیطانی جهانی است . بدین ترتیب که قرار است موجودات دورغین فضایی (جن ها) که به رنگ آبی اند با انسان ها همکاری کنند. (همکاری مستقیم و علنی جن ها با انسان ها ) که این همان آغاز دوباره جن و جن پرستی باستان به شکل نوین، در پوسته ی جدید است . 

 

 

در ادامه ماجرای جالبی اتفاق می افتد آلیس برای پیدا کردن شمشیر برّان (شمشیری که جابرووکی با آن باید کشته شود) به قصر ملکه قرمز میرود و ملکه از او نامش را می پرسد و وی میگوید آم..(آم به معنی فکر کردن است) و ملکه هم گمان میکند که نام او ام هست و وی را آم صدا میزند . اما آم (OM) که بود ؟ خدای هندی ها همان خدایی که در کابالا پرستش میشود . این عکس. جالب است بدانید که در برخی از شاخه های مدیتیشن، هنگام تمرکز، با تمام وجود باید مدام بگویند آم، آم همان طور که سوفیان در هنگام رقص معروف خود جملاتی عربی میگویند. 

 

 

همان طور که اشاره شد رنگ قرمز ملکه شاید نمایان گر قسمت دوم دکترین فرانسیس فوکو یاما باشد یعنی همان بال شهادت که قرمز رنگ است اما برای بهتر نشان دادن این فرض نگاهی هم به معماری ملکه قرمز میاندازیم که تا حد زیادی شبیه به مساجد مسلمان هاست . مانند این عکس البته کاخ ملکه سفید هم ورودی های قوسی شکل دارد. که یک تفاوت دارد و آن هم بر روی برخی ورودی ها چیزی شبیه به چشم نقش بسته .

 

 

آلیس برای پیدا کردن شمشیر برّان، به محل نگه داری خرس سفید میرود (همان خرسی که میخواست وی را بکشد) و آلیس برای آرام کردن وی چشم راست او را پس میدهد. 

این حرکت در حقیقت نشان از سیره ی منجی بودن و ناجی بودن است . نکته ی جالب اینجاست که آلیس چشم راست وی را پس میدهد و خرس را از تک چشم بودن (نشان دجال) رهایی میبخشد . ظاهرا ماجرای چشم چپ (نه تک چشم) ، بر خلاف تصور همه که به فراماسونری و نظام سلطه نسبت داده میشود؛ در فیلم های شاخص و کارتون ها، اغلب به موجودات سبز یا قرمز نسبت داده میشود . این روند تا آن جا که ما مشاهده کردیم بسیار متداول شده . معمولا شخصیت های یک چشم که چشم در پیشانی دارند افراد خوب ماجرا اند  افراد سبز یا قرمز طرف بد ماجرا اند (مطلب جامعی همان طور که اشاره شد در این رابطه به زودی نوشته خواهد شد) .

 

 

آلیس به هر ترتیب شمشیر  بران را میابد و و با کمک خرس سفید به سمت ملکه سفید میرود. صندلی ملکه سفید سطح شطرنجی سفید-آبی دارد. در مطالب قبلی اشاره شد که در لژ های فراماسونری معمولا کف لژ شطرنجی است . آن هم به دو رنگ سفید و سیاه یا سفید و آبی . ماسون ها چون عموم کارهاشان با جن و جنگیری برطرف میشود؛ برای احضار جن ها نیاز به چند وسیله دارند یکی از این وسیله ها، صفحه ی شطرنجی است . از پیامبر روایتی است که شیطان در میان سایه و آفتاب زندگی میکند(صفحه شطرنجی سیاه و سفید) 

و جالب است که نگاه کردن به صفحه شطرنجی از نظر شرع اسلام جایز نیست. اما درمورد صفحه شطرنجی آبی، رنگ آبی اطلاق به جن هاست چرا که - همان طور که اشاره شد- در هفتمین اصول سیزده گانه ماسون ها رنگ آبی به جن ها نسبت داده شده. 

و البته به کاربردن رنگ آبی در قصر ملکه سفید و موجودات آبی طرفدار ملکه نشان از تفکرات  ایلومتانی و فراماسونری پنهان در شخصیت ملکه سفید دارد .

 

 

ملکه سفید در هنگام صحبت با آلیس جملاتی را میگوید که بسیار جای تامل دارد. واقعا جالب است که این جملات اصلا ربطی به  ماجرا ندارد و تنها نشان گر تفکر پنهان داستان است : 

"وقتی یک مبارز برای کشتن جابرووکی قدم پیش بگذارد؛ مردم علیه آن فرد قیام میکنند" 

 جابرووکی در حقیقت نماد موعود مسلمانان است بنابراین اگر کسی بخواهد که به امام زمان مسلمانان ضربه ای وارد سازد یا علیه وی اقدام کند مردم مسلمان علیه آن گروه یا فرد قیام میکنند. 

جالب این جاست که در خود فیلم همه از ملکه قرمز به دلیل ظلم او گریزان اند و حمایت آن ها از روی ترس از ملکه است و در آخر فیلم هم سربازان ملکه قرمز علیه وی قیام میکنند. بنابراین این سخن اصلا ارتباطی با ماجرای فیلم ندارد و به فرد دیگری اطلاق میشود. 

 

 

در سکانس های بعدی، کاراکتر گربه آبی، مدام علاقه خود را به کلاه یکی از کاراکتر های داستان ابراز میکند. گربه آبی که کاراکتر کلاه دوز (کلاه دوز ملکه سفید) را در زندان می بیند؛ به وی پیشنهاد میکند که کلاهش را به او دهد. و جالب این جاست که کلاه دوز با آن که قرار است فردا اعدام شود؛ و کلاهش بسیار کهنه و پاره است؛ اما حاضر نمیشود که کلاهش را به گربه دهد. 

  اما این کلاه ممکن است به چه مربوط باشد که در پلان های متعدد این فیلم از آن به عنوان کلاهی با ارزش یاد میشود ؟ این کلاه شباهتی با کلاه معروف یهودیان دارد. البته این کلاه با کلاه وینستن چرچیل (نخست وزیر بریتانیا و وی از خاندان سلطنتی بود)  هم تقارن دارد . که شاید بتوان این گونه تحلیل کرد که این کلاه در واقع کلاه بزرگان است و کسی که چنین کلاهی داشته باشد میتواند قدرتمند شود مانند کلاه دوز که نقش بزرگی را ایفا خواهد کرد.   

 

 

در ادامه جنگ بر روی یک صفحه شطرنجی آغاز میشود. سربازان هر دو ملکه، که شبیه به مهره های شطرنج هستند جنگ خود را بر روی یک صفحه شطرنجی آغاز میکنند. این نما در حقیقت نشان از جنگ انسان ها دارد. نشان از این که جنگ انسان ها برای مدیر فتنه های جهان (شیطان) و افراد شاخص سرمایه دار جهان (بر فرض شورای 13 تاجدار)  مانند بازی شطرنج است و خیلی راحت میتواند عده ای را به کشتن دهند. و انسان ها (مهره ها) برای آن ها بی ارزش اند. تنها و تنها هدف مورد نظرشان برای آنان مهم است .

 

 

محلی که جنگ صورت میگیرد شباهتی با تخت جمشید دارد . شاید منظور این باشد که جنگ آخرالزمان(در فیلم از آن به عنوان روز باشکوه یاد میشود) در ایران انجام خواهد شد و هدف اصلی آنان نابودی آخرین جبهه ی مقابل خودشان است . 

 

 

بنابر پیش گویی هایی که در  اوراکلوم  آمده بود الیس جابرووکی را میکشد .

 

 

اوراکلوم هم در حقیقت نماد پیش گویی های اجنه برای فراماسون های جن پرست است . همان پیش گویی هایی که جن ها از دوران کهن برای آنان آورده اند و امروز نمیتوانند اخبار جدیدی برای انسان ها بیاورند چرا که بعد از تولد پیامبر(ص) درب های آسمان بر روی آنان بسته شده است .

 

 

بعد از جنگ آلیس به دنیای خود وارد میشود . نما از چشم چپ کاراکتر کلاهدوز وارد دنیای آلیس میشود. 

 

 

هنگام وارد شدن آلیس به دنیای خود. او با یکی از تاجرانی که را می شناختش صحبت های جالبی انجام میدهد. آلیس به آن تاجر که همکار پدرش بوده میگوید که بهتر است که تجارتشان را تا چین گسترس بدهند . 

اتفاق جالبی که در برخی از فیلم ها اخیرا در حال رخداد است؛ نشان دادن کشور چین به جهانیان است. اصلا چرا چین به یک باره قدرت جهانی شد ؟ چرا چین کمونیستی نگه داشته شده ؟ تحلیلگران اینگونه تبیین میکنند که برای ابر قدرت شدن در جهان نیازمند 5 عامال هستید : 

1- Material - ماده با منایع

2- Machine-  تکنولوژی 

3- Money- پول یا سرمایه

4- Method - روش یا راهکار

و 5 - Man - نیروی انسانی . 

تنها عاملی که نظام سلطه تا به امروز نتوانسته کامل آن را به دست بیاورد نیروی انسانی بوده که با القا و آماده شدن ذهن ها در فیلم ها و رسانه ها و القای این که چین در حال گرفتن جهان است؛ در حال رسیدن به پنجمین عامل یعنی نیروی انسانی است . به همین دلیل در این فیلم  و فیلم 2012 از چین به عنوان یک سرزمین امن و قرار یاد میشود.

 

در آخر فیلم هم که آلیس به سمت چین رهسپار میشود پروانه آبی را مشاهده میکند که در حقیقت همان آبسولم است. آبسولم که مدت ها بود که کرم مانده بود با کشتن جابرووکی توسط آلیس پروانه میشود . یعنی شکوفا میشود و میتواند بال های خود را الان که جابرووکی کشته شده باز کند. 

این هم در حقیقت نشان از تکمیل شدن پروژه شیطانی غرب برای سلطه بر جهان است که با کشته شدن نیروهای مخالف میتواند به نماد پروانه که نشان از شکوفایی است برسد . 

 

+ نوشته شده در شنبه هفتم خرداد 1390ساعت 12:14 توسط على عالم زاده انصارى | نظر بدهید

 

[ شنبه 29 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 8:35 AM ] [ ali ] [ ]

 


بسم رب الزهـــــــــــــــراء

مـــــــــــــادر سادات

 

 
 
 
وضعیت زنان در اخر الزمان :

به نقل از رسول اکرم(ص)

۱.جامه ی کا فران بپوشند

۲.خود را به شکل مستکبران در آورند

۳.بر زین ها سوار شوند

۴.سرشان را چون کوهان شتر درست می کنند.

۵.در آمد شوهرشان آنها را کفاف ندهد.

۶.فاسد می شوند.

  ۷.برای طمع دنیا در داد وستد همسرانشان شرکت می کنند.

۸.خود را به صورت مردان در می آورند.

۹.جامه ی مردان را می پوشند.

۱۰.بی حیا می گردند.

۱۱.به همسران خود تمکین نکنند. 

۱۲.در عین لباس پوشیدن اندامشان اشکار است.

۱۳.زنان از اینکه همسران شان با همجنس خود رابطه دارند آگاهند

ولی به روی خود نمی اورند.

۱۴.در بهترین خانه ها زن تشویق به فسق وفجور می شود.

۱۵.رابطه ی نا مشروع به صورت یک فضیلت بازگو می گردد.

۱۶.اختلاطشان با مردان زیاد می شود.

۱۷.با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند.

۱۸.حکومت می کنند.

به نقل از امیر المومنین امام علی(ع):

۱.زینت های خود را آشکار می کنند.

۲.از دین خود خارج می شوند.

۳.به سوی لذت ها وشهوت ها می شتابند.

۴.محرمات الهی را حلال می شمارند.

۵.پدر ومادر نزد وی  خوار شمرده می شوند.

۶.زنها از مردان در خواست ازدواج می کنند.

 

وضعیت مردان در اخرالزمان به نقل از پیامبر:

۱.از خدا نمی ترسند.

۲.از زنانشان اطاعت می کنند.

۳.از پدرومادر نافرمانی می کنند.

۴.قبله ی انها همسرانشان می گردد.

۵.دین انها درهم ودینار می شود.

۶.تمام  همتشان شکمشان می شود.

۷.در مورد نماز صبح سستی می کنند.

۸.مشروب می خورند.

۹.قمار بازی می کنند.

به نقل ازامیرالمومنین امام علی (ع):

۱.از همسرانشان انحرافات اخلاقی ...می بینند واعتراض نمی کنند.

۲.مرد از درامد نامشروع زنش بهره مند می گردد.

۳.اموال فراوانی در راه غیر مشروع خرج می کنند وکسی به  انها اعتراض نمکند.

۴.ولی اگر پول کمی در راه خدا خرج کند مانع انها می شوند

سیمای علما ودانشمندان غیر مهذب امت اسلام در اخرالزمان:

۱.برای غیر خدا درس فقه می خوانند.

۲.صرفا برای مقام و ریاست  به فقاهت می گرایند.

۳.حق را از مسیر خود منحرف می کنند.

۴.قران را طبق خواسته های خود توجیه می کنند.

۵.جاه طلب می شوند.

به نقل ازامیرالمومنین امام علی(ع)

۱.فقها به دروغ تمایل نشان می دهند.

۲.طبق هوای نفس خود فتوا می دهند.

۳.علما به شک تردید تمایل نشان می دهند.

واما علما ودانشمندان راستین

به نقل از رسول اکرم(ص):

۱..مردم با انها از سر ستیز درایند.

۲.علما را همانند دزدان می کشند.

۳.طبق بعضی از روایات وقتی مردم قدر علما ی راستین راندانند

خداوند انها را از مردم می گیرد.

سیمای دین در اخرالزمان

به نقل از رسول اکرم (ص):

۱.دین مانند بقیه ی خوراکی است که در دهان می گردانند وسپس بیرون می ریزند. 

۲.به ظاهر مسلمان نامیده می شوند درحالی که بیش از همه مردم ازان دورند.

۳.ثروتمندان برای سیاحت و متوسطین برای تجارت وفقرا برای ریا وتظاهر

به مکه می روند.

۴.ازاسلام جز نام ان باقی نماند.

۵.الات  لهو در حرمین شریفین ظاهر شود

۶..دین داران تحقیر می شوند.

 

سیمای نماز در اخرالزمان

به نقل از رسول اکرم(ص):

۱.نمازها تباه می شود ومردم دنبال شهرت ها رفته واز هوای نفس پیروی می کنند.

۲.نماز ها به اخر وقت می افتد.

به نقل از امام علی(ع)

۱.نماز را ضایع می کنند.

۲.از نماز جماعت دوری می کنند.

۳.برای نزاع وجدال نمازها از مساجد برچیده شود.

 

سیمای مساجد از نظر پیامبر(ص):

 

۱.مساجد اباد است ولی از هدایت خالی است.

۲.مناره ها بلند است

به نقل از امیرالمومنین علی(ع)

۱.مساجد از کسانی پر می شود که از خدا نمی هراسند.

۲.در مساجد برای غیبت کردن وخوردن گوشت اهل حق جمع میشوند .

 

سیمای قران دراخرالزمان

به نقل از رسول اکرم(ص):

۱.از قران جز نقش ان باقی نماند.

۲.قران بانی وبا لحن غنا خوانده شود.

۳.مطالبی که در قران نیست ساخته شود.

۴.گوش دادن به قران برای مردم بسیار سنگین وگوش دادن به صداهای باطل

اسان وفرح بخش می گردد.

۵.کالایی کم بهاتر از قران با تلاوت صحیح وجود ندارد.

[ سه شنبه 27 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 8:34 AM ] [ ali ] [ ]
تاريخ : دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 | 15:54 | نویسنده : حبیب هادی

 

آنچه که در ذیل می آید تنها بخشی از اعتقادات ذکر شده در کتب ابن تیمیه و محمدابن عبدالوهاب می باشد و وهابیت امروز هم این اندیشه ها را در شبکه های خود ترویج می دهند.

خدا جسم دارد، فردای قیامت با ملائکه در صحنه محشر حاضر می شود و همه او را با چشم سر می بینند. خدا در عالم بالا برروی تختی نشسته و همه عالم خاکی را تحت نظر دارد.

پیامبر معصوم نیست، شیطان پیامبر را به سهو ونسیان می کشاند و راه نفوذ شیطان بر پیامبر بسته نیست. پیامبر هیچ گاه از غیب خبر نمی داد، پیامبر قبل از نبوت گمراه بود و به هیچ شریعتی پایبند نبود، پیامبر بعد از مرگ با دیگران فرقی ندارد و زیارت قبر پشیزی ارزش ندارد، همه گنبد و بارگاه ها از جمله قبر رسول الله باید ویران گردند، سلام دادن به پیامبر مساوی با شرک اعظم است.

راه نجات مسلمانان در لامذهب شدن است، تمامی مذاهب اسلامی مخلوطی از حق و باطل اند، توسل به قرآن و پیامبر و صالحین شرک است. بوسیدن قرآن حرام است. حضور زنان در سوریه (جهاد نکاح) فتواهای شیطانی جهت کمک به شورشیان و تامین نیاز جنسی آنها موجب شادی دل مومنین و رضایت پروردگار  است و...

کارشناس شبکه وهابی نور در جدیدترین اظهار نظر خود وهابیت و سلفی گری را دین برتر و اسلام ناب معرفی کرده و افزود متاسفانه امروز در جهان اسلام با این تفکر(سلفی گری) مبارزه می کنند.

 

 

این شبکه که روز به روز مواضع تند خود را علیه اسلام و تشیع آشکار می کند و نیز بارها به اهل سنت هم اشکال گرفته است راه درست برای رسیدن به سعادت را وهابیت خواند و هیچ اشاره ای هم به مذهب اهل سنت نکرد.

ضیائی کارشناس وهابی و سلفی شبکه نور در جواب مجری برنامه که پرسید با این همه داعیان به اسلام و مدعیان مسلمانی به نظر شما بهترین راه و روش کدام است اینگونه پاسخ داد: «کسانی که به سمت دین میایند در حقیقت آمادگی برای هیچکدام از این قالب هایی که تعریف شون کردیم و شاید غیر از این هم قالب هایی هم باشد، ندارند» مجری برنامه سوال کرد: «پس جایگزین چی هست اون اسلام نابی رو اگر که ما میخواهیم به جامعه معرفی کنیم کدام راه هست.»

شاه بیت صحبتهای کارشناس وهابی برنامه این جاست توجه بفرمائید.

 

 

 

 

«اگر ما از این بمباران فکری و این نوع اتهامات دروغین که وارد هست بتوانیم بیرون بکشیم و کمی آزادتر فکر کنیم،‌ واقع بینانه فکر کنیم آن چه را که به عنوان وهابیت یا سلفیت دارند باهاش می جنگند در حقیقت در معنای حقیقی اش بازگشت به اصل هست».

با توجه به اینکه دین حق وهابیت معرفی شد، بنده هم بر خود لازم دیدم نظر و رای علمای و بزرگان اهل سنت را نسبت به وهابیت برای اطلاع و آگاهی کارشناس وهابی شبکه بیاورم تا میزان هماهنگی بین وهابیت و اهل سنتی را که این شبکه های جعلی مدعی دفاع از آن هستند مشخص شود.

 

 

«اگر ما از این بمباران فکری و این نوع اتهامات دروغین که وارد هست بتوانیم بیرون بکشیم و کمی آزادتر فکر کنیم،‌ واقع بینانه فکر کنیم آن چه را که به عنوان وهابیت یا سلفیت دارند باهاش می جنگند در حقیقت در معنای حقیقی اش بازگشت به اصل هست».

 

ابن تیمیه از نظر علمای اهل سنت

 

 ابن تيميه و تكفير مسلمين و قتل آنان

برخورد تند برادر محمد بن عبد الوهاب با وى

پدر محمد بن عبد الوهاب گمراهى او را حدث مى زد

برخورد علماى اهل سنت با محمد بن عبد الوهاب

علاقه محمد بن عبد الوهاب به مدّعيان دروغين نبوت

ابن بطوطه ابن تيميه را ديوانه مى خواند

اطلاق شيخ الإسلام به ابن تيميّه كفر است

قاضى شافعى پيروان ابن تيميه را مهدور الدم مى داند

ابن حجر مكّى، ابن تيميّه را گمراه و گمراه گر مى شمارد

سُبْكى، ابن تيميّه را بدعت گزار مى داند

ابن حجر عسقلانى و نسبت نفاق به ابن تيميّه

انتقادات بزرگان اهل سنّت از «ابن تيميّه»

سکوت در برابر کشتار شیعیان مصر به افراط گرایی دامن می زند

دانشجويان دانشگاه هاي كردستان توهین به مزار صحابه پیامبر را محکوم کردند

نمایندگان اهل سنت اقدامات تجاوزگرانه سلفی ها در مصر را محکوم می کنند

علت جنایات اخیر مصر شکست پی در پی سلفیان در سوریه است

اقدامات تکفیری های وهابی در مصر به شدت محکوم است

هر مقامی در مقابل جنایات اخیر مصر سکوت کند جرمش کمتر از تروریست ها نیست

لعنت خدا بر فتنه اندازانی که اسلام را نشانه رفته اند/ وقایع مصر از نظر هر انسانی محکوم است

ترور مسلمانان توسط گروه های تکفیری نشان دهنده بی دینی آن هاست

اسلام نبی(ص) یا اسلام منافقین؟

برادر کشی های تندرو ها در مصر محکوم است/ بر انگیختن فتنه های خونبار به دست مزدوران آمریکایی

جنایات وهابیت

جنایات وهابیت در سوریه

جنایات وهابیت

وقتی دست دادن و روبوسی با زنان توسط وهابیت حلال می شود+عکس

گزارش تصویری شماره 2 از جنایات وهابیون علیه شیعیان مظلوم زاهدان

عبدالمالک ریگی ؛ از جنایت تا دستگیری(+تصاویر)

تصاويري از جنايت وهابيون عليه شيعيان مظلوم زاهدان

خاتمی: با جنایات وهابیت تکفیری، آمریکائیان جشن آدم‌کشی می‌گیرند

سلفی ها فرقه مولد سرویس های اطلاعاتی انگلیس

 

 

تمام اینها گوشه ای از جنایات دین برتر وهابیت بود.

وهابی نیوز از تمام سروران گرامی به خاطر انتشار مطالب زشت (عقاید وهابیت) و عکس های دلخراش عذر خواهی می نماید.

 

 


برچسب‌ها: شبکه نوروهابیتسلفی گریاسلامجنایات وهابیت 
[ دو شنبه 26 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 8:42 AM ] [ ali ] [ ]
عينى، نويسنده کتاب «عُمدة القاري» از شرح‌هاي صحيح بخاري و از علماى بزرگ اهل سنّت مى‏نويسد:

 

«مراد از شاخ شيطان، حزب و گروه او مى ‏باشد .»

در همين باره روايت ديگري از رسول خدا ص در صحيح بخاري به نقل از ابوسعيد خُدري آمده است:

«افرادى در مشرق زمين، خواهند آمد که قرآن را تلاوت ‏كرده امّا از گلوگاه آنان تجاوز نمي‌کند صبه اعماق وجود آنان نفوذ نمي‌کند و از قرآن بهره‌اي نمى‏برند، اين گروه همان‌گونه از دين خارج مي‌شوند که تير از كمان خارج ‏شده و ديگر به كمان باز نمى‏گردد. از پيامبر اكرم ص پرسيدند: اين فرقه چه نشانه‏اى دارد؟ حضرت فرمود: از نشانه‌هاي اين گروه سرهاى تراشيده است .»

 

زينى دَحْلان، مفتى مكّه مكرّمه با اشاره به همين روايت، مى‏نويسد:«تصريح پيامبر اكرم ص به «سر تراشيدن» اين گروه، نشانه بارزي است بر يکي از شاخصه‌هاي فرقه وهّابيت که تنها فرقه‌اي هستند كه به پيروان خود دستور مى‏دهند سر خود را بتراشند و اين صفت در هيچ يك از فرقه‏هاى خوارج و بدعت‌گذارِ قبل از وهّابيت ديده نشده است... سيّد عبد الرحمن اهدل، مفتى منطقه زبيد، مى‏گفت: در نقد عقايد وهّابيت نيازى به تأليف كتاب نيست؛ بلكه همين حديث پيامبر ص كه از ويژگى‏هاى اين فرقه، «سر تراشيدن» را معرفى كرده، براى بطلان عقايد آنان كفايت مى‏كند؛ زيرا غير از وهّابيت هيچ يك از فرقه‏هاى بدعت‌گذار، اين ويژگى را نداشته‌اند. روزى محمد بن عبد الوهّاب به زنی دستور داد كه سر خود را بتراشد، او در پاسخ گفت: تو كه مى‏گويى زنان بايد سر خود را بتراشند؛ بايد دستور دهى مردان هم ريش خود را بتراشند؛ زيرا ريش مرد، همانند موى زن، زينت او محسوب مى‏شود. محمد بن عبد الوهاب پاسخي در برابر سخن اين زن نداشت .»

 


 

 . «وَبِنَجْدٍ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيطَانِ أَيْ: أُمَّتُهُ وَحِزبُهُ»
عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 59، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني، الوفاة: 855 هـ ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت.
 . «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَيَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لاَ يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ، يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، ثُمَّ لاَ يَعُودُونَ فِيهِ حَتَّى يَعُودَ السَّهْمُ إِلَى فُوقِهِ. قِيلَ مَا سِيمَاهُمْ. قَالَ سِيمَاهُمُ التَّحْلِيقُ. أَوْ قَالَ: ألتَّسْبِيدُ»
صحيح البخاري(الجامع الصحيح المختصر)، ج 6، ص 2748، حديث 7123، کتاب 100، كِتَاب التَّوْحِيدِ، باب 57، باب قرائة الفاجر والمنافق، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير، اليمامة، بيروت، 1407 - 1987، الطبعة الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا.

 . «فَفِي قَوْلِهِ سيمَاهُمُ التَّحْليقُ تَصْريحٌ بِهَذِهِ الطّائِفَةِ لأنَّّهُمْ كَانُوا يَأمُرُونَ كُلَّ مَنِ اتَّبَعُهُمْ أَنْ يَحْلِقَ رَأسَهُ وَلَمْ يَكُنْ هَذَا الْوَصْفُ لأَحَدٍ مِنْ طَوَائِفِ الْخَوَارِجِ وَالْمُبْتَدِعَةِ الَّذينَ كَانُوا قَبْلَ زَمَنِ هَؤلاَءِ... وَكَانَ السيّدُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ الْأهدَلِ مُفْتِي زُبَيدٍ يَقُولُ: لاَ حَاجَةَ إلَى التَّأليفِ فِي الرَّدِّ عَلَىَ الْوَهَّابيَّةِ بلْ يَكْفِي فِي الرَّدِّ عَلَيْهِمْ قَولُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ سيمَاهُمُ التَّحْليقُ؛ فَإنَّهُ لَمْ يَفْعَلْهُ أحَدٌ مِنَ الْمُبْتَدِعَةِ غَيْرُهِمْ؛ وَاتَّفَقَ مَرّةً أنَّ إمْرأةً أقَامَتِ الْحُجَّةَ عَلَى إبنِ الْوَهّابِ لَمَّا أكْرَهُوهَا عَلَى أتْبَاعِهِمْ فَفَعَلتْ، أَمَرَهَا إبنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ أنْ تَحْلِقَ رَأسَهَا فَقَالَتْ لَهُ حَيْثُ إنَّكَ تَأمُرَ الْمَرأَةَ بِحَلْقِ رَأسِهَا يَنْبغي لَكَ أنْ تَأمُرَ الرَّجُلَ بِحَلْقِ لِحْيَتِهِ؛ لأنَّ شَعْرَ رَأسِ الْمَرأةِ زِينَتُهَا وَشَعْرَ لِحْيَةِ الرَّجُلِ زِينَتُهُ، فَلَمْ يَجِدْ لَهَا جَوابَاً» 
  فتنة الوهابية، احمد زيني دحلان، ص 19.

 
[ دو شنبه 26 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 8:38 AM ] [ ali ] [ ]

نتایج شناخت امام زمان علیه السلام

فرستادن به ایمیلچاپمشاهده در قالب PDF

[ دو شنبه 19 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 12:47 AM ] [ ali ] [ ]

چکیده
زمان حکومت و حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام دورانی است که در احادیث اسلامی بسیار از آن یاد شده و آرزوی تمام شیعیان و پیروان آن حضرت حضور و درک آن زمان و دوران می‌باشد، در این دوران خداوند به وعده‌هایی که به مستضعفان و ستمدیدگان و مؤمنان داده عمل نموده و تمام سختی‌ها و رنج‌ها را از بین خواهد برد.
لذا در این مقاله به مباحثی که در آن دوران افتاق می‌افتد و در زمان‌های گذشته سابقه ای نداشته، پرداخته‌ایم از جمله : ارتقاء و بالا رفتن سطح دانش‌های فطری و درونی، پیشرفت ارتباطات و تمدن، بهداشت جهانی و سلامت همگانی و همچنین از بین رفتن نظام فقر و فقر مداری و فراگیر شدن عدالت اجتماعی و آبادانی، باشد که ان شاء الله آن دوران را درک کنیم.
کلید واژه : ظهور، پیشرفت، دانش، حکومت حضرت مهدی، آسایش و رفاه، عدالت، آبادانی

مقدمه
اندیشه و ذهن بشر امروزی کوچک‌تر از آن است که بتواند یا بخواهد در رابطه با دوران پس از واقعه ظهور حضرت مهدی (عج) تصویری در ذهن خود ترسیم کند زیرا ویژگی‌ها و مواردی که در دوران پس از واقعه ظهور آشکار می‌شود، در تاریخ بشر بی سابقه بوده و اگر مواردی هم توسط انبیاء بزرگوار و ائمه علیهم السلام اتفاق افتاد گذرا و محدود بوده، لذا ما در اینجا تنها به مواردی اشاره می‌کنیم که از زبان روایات ویژگی‌های آن دوران را به تصویر کشیده‌اند.

ویژگی‌های دوران ظهور
الف: دانش و آگاهی در عصر حضرت مهدی (عج)
آنچه که تا کنون از زمان ظهور پیامبرگرامی اسلام (ص) و جانشینان بر حقش آشکار شده تنها دو حرف از دانش کلی است و در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) این دو حرف به بیست و پنج حرف ارتقاء می‌یابد که در گذشته چنان سابقه ای نداشته است و حضرت با توجه به آن حروف از طبیعت چیزهایی را ظاهر و آشکار می‌سازد که اندیشه بشر امروزی توان درک آن را نخواهد داشت
امام سجاد (ع) می‌فرمایند : «علم 27 حرف است آنچه پیامبران آوردند و برای مردم آشکار ساختند تنها دو حرف بوده است و مردم تا به امروز جز آن دو حرف را نشناخته‌اند، هنگامی که قائم ما قیام کند 25 حرف دیگر را آشکار می‌کند و دربین مردم بسط می‌دهد و بر آن دو حرف گذشته می‌افزاید و 27 حرف را می‌پراکند» (1)
با توجه به این حدیث اساسا ما توانایی اینکه بتوانیم در ذهن خود تصویری از جهان پس از ظهور داشته باشیم ممکن نیست چرا که اصلا مواردی در آن دوران ظاهر خواهد شد که در تمامی دوران زندگی بشر بی سابقه بوده.
حال با توجه به روایاتی که در این زمینه بیان شده نمونه‌هایی را بیان می‌کنیم :

1. ارتقاء و بالا رفتن سطح دانش‌های فطری و درونی
خداوند متعال گنجینه های دانش را بر روی انسان‌ها باز خواهد نمود و انسان‌ها با اندک تلاش خود به مقاماتی خواهند رسید که گذشتگان تصور آن را هم نداشته‌اند. امام باقر علیه السلام در این زمینه می‌فرمایند: «إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رؤوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقولَهُمْ وَ أَکَمَلَ بِهِ أَخلاقَهُمْ وَ کَمُلَتْ به أَحْلامهُم» (2) هنگامی که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و خردهای آن‌ها را گرد می‌آورد و اخلاقشان را کامل می‌گرداند، و به وسیله‌ی او به رشد و کمال می‌رسند.
همچنین از دیگر روایات استفاده می‌شود که یاران حضرت مهدی علیه السلام در مسجد کوفه چادرها و خیمه برپا می‌کنند و به تعلیم قرآن می‌پردازند، در آن دوران دیگر از اختلاف نظر و اختلاف آراء خبری نیست چرا که همه تحت لوای یک منبع و یک مأخذ سخن می‌گویند و دیگر از جهالت که زمینه اختلاف و کژ نظری است اثری نخواهد بود.

2. بالا رفتن ارتباطات و تمدن
در آن دوران ارتباطات به اوج خود خواهد رسید به شکوفائی که دیگر در کنارش مشکلی برای دیگران مطرح نباشد، مسافت‌های طولانی و طاقت فرسا در مدت کوتاهی سپری شده و اثری از رنج و مشقت درآن احساس نمی‌شود وسائل و لوازم مسافرت فراوان می‌شود، اما نه همراه آزار و اذیت دیگران، من جمله دود و آلودگی‌های صوتی و محیط زیستی، و...
آنچه که با بیان این روایات آشکار می‌شود این است که وسایل هرچه باشند مشکلی برای دیگران به همراه نخواهد داشت چرا که دوران ظهور آن حضرت دوران اتمام همه ستم‌ها و آزارهاست.
همچنین از نظر ارتباطات صوتی و تصویری جهانی، می‌توان به روایت زیر اشاره نمود که امام صادق علیه السام می‌فرمایند: «در هنگام ظهور آن حضرت، تنها یک چشم او را نمی‌بینند، بلکه در آن واحد، همگان هم زمان آن حضرت را خواهند دید».(3)
همچنین نقل است از امام باقر علیه السلام که ایشان می فرمانید : «اما انه سیرکب السحاب و یرقی فی الاسباب، اسباب السموات السبع و الارضین السبع» (4) مهدی بر ابرها سوار می‌شود و از وسایلی نظیر وسایل آسمان‌های هفتگانه استفاده می‌کند.
از این روایت و روایات دیگر که در کتب روایی مطرح شده بدست می‌آید که عصر حضرت مهدی علیه السلام، تنها عصر یک دلی و یکپارچگی ملتهای زمینی نیست بلکه دوران هماهنگی و یکپارچگی همه عوالم هستی با هم دیگر است و حضرت مهدی (عج) نه تها دستی بر زمین خواهد داشت که همه گیتی با همه موجوداتش تحت فرمان او خواهد بود.

3. بهداشت جهانی و سلامت همگانی
هرچه تمدن فساد زای امروزی به جلو حرکت می‌کند و صنایع و وسایل شیمیایی توسعه و گسترش می‌یابد، اختلالات و ضایعات ناشی از آن‌ها بر محیط زیست سایه شوم خود را می‌گستراند و حتی حیات محدود انسان و سایر جانوران را تهدید می‌کند، به وجود آمدن بیماریهای نو به نو، گسترش آلودگی‌های محیط زیست، تقلیل اکسیژن و گاز های ضروری زندگی موجودات، باقی ماندن مواد شیمیایی و ... حیات محدود انسان و سایر موجودات را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
اما در دوران ظهور حضرت مهدی و زندگی در آن زمان دیگر اثری از آلوگی ها و فسادها نیست، چه فسادهای شخصی و چه اجتماعی و چه آلودگی‌های محیط زیست؛
خدای متعال در شب معراج به پیامبرش می‌فرماید : «همانا من به وسیله او (مهدی حجت بن الحسن) نابینایان را شفا می‌بخشم و مریض‌ها را درمان می‌کنم. »(5)
ایشان نه تنها بیماری‌های ساده و پیش پا افتاده را درمان، بلکه مسائلی را که امروزه انسان از درمان آن عاجز و ناتوان می‌باشد، بهبود می‌بخشد در این زمینه روایت است از امام سجاد علیه السلام که ایشان می‌فرمایند : «زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند تمام بیماری‌ها را از شیعیان ما دور می‌کند و ایشان را توان می‌بخشد» (6)
همچنین در روایات و احادیث اسلامی به مواردی مانند تغییرات کیهانی اشاره شده که هر سال در دوران حکومت حضرت مهدی (عج) به اندازه ده سال در زمان و دوران قبل از ظهور می‌باشد، امام باقر علیه السلام می‌فرمایند : «هر سال در آن دوران برابر 10 سال شماست» ابو سعید از ایشان می‌پرسند : سال‌ها چگونه طولانی می‌شود؟ حضرت جواب می‌دهند «خداوند به فلک دستور می‌دهد که آرام‌تر بچرخد و بدین گونه روزها و سال‌ها طولانی می‌شود» (7) با توجه به این روایات متوجه می‌شویم که در زمان ظهور کهکشان‌ها هم دچار تغییر خواهند شد و زمان در هستی طولانی‌تر خواهد شد. در دوران حکومت حضرت مهدی علیه السلام علم و دانش به اوج خود می‌رسد و تمام مشکلات ارتباطات حل می‌شود و عمر طبیعی انسان‌ها به چند برابر می‌رسد به بیماریهای و مشکلات خاتمه داده خواهد شد.
ب : امنیت و آسایش همگانی درظل حکومت حضرت مهدی علیه السلام
دررابطه با امنیت، چند گونه امنیت را می‌توان تصور کرد :
1. آسایش و امنیت فردی
2. آسایش و امنیت جامعه و اجتماعی
تحقق امنیت و آسایش آرزوی همه‌ی انسان‌ها می‌باشد که خواهان ایجاد یک تمدن انسانی هستند، قیام و حکومت حضرت مهدی علیه السلام به معنای اتمام حکومت و حیات فرعون و فرعونیان زمان می‌باشد، حکومت حضرت یعنی پایان دادن به همه‌ی بیدادگران و ستمگران جهان و به عبارتی قیام حضرت به معنای برچیده شدن تمام کاخ‌های بیداد و بیدادگری در سراسر هستی.

آسایش و امنیت فردی
در زمان قیام با ارزش حضرت مهدی علیه السلام انسان در امنیت کامل به سر خواهند برد و کسی حق ظلم و ستم به دیگران را نخواهد داشت نه کمبودی وجود دارد که به خاطر آن اختلاف و درگیری شود و نه ظالمی که انسان‌ها را به تباهی بکشاند دیگر مشکلی برای ازداوج نخواهد بود و دیگر از جهل و نادانی اثری یافت نمی‌شود امیرالمؤمنین در توصیف آن دوران می‌فرماید : «هرگاه قائم ما قیام کند، آسمان باران خویش را فرو می‌فرستد و زمین روییدنی‌های خود را می‌رویاند. کینه‌ها و دشمنی‌ها از قلب مردم، رخت برمی‌بندد، درندگان و چارپایان به صلح و آرامش با هم خواهند زیست، تا آن‌جا که زنی (تنها) میان شام و عراق راه می‌پیماید؛ به طوری‌که پاهایش را تماماً بر روی گیاهان (سرسبز) می‌گذارد و زیورهای خود را بر بالای سرخود دارد، نه هیچ درنده‌ای او را به هراس می‌افکند و نه او از آن‌ها می‌ترسد» (8)
در این حدیث اشاره به این دارد که در آن دوران چنان بی نیازی وجود دارد که تمام زمین را سبزی‌ها و میوه‌ها می‌پوشاند از طرفی بکار بردن واژه (زن) اشاره به این دارد که چون زنان بیشتر در معرض خطرات هستند درعصر و دوران حکومت حضرت دیگر اثری از خطر که متوجه زنان باشد نیست.
همچنین در این روایت به سفر میان عراق و شام اشاره دارد که خود حامل نکته مهمی است چرا که آشفته‌ترین منطقه در جهان اسلام بین عراق و شام می‌باشد در این منطقه جنگ‌ها و خونریزیهای زیادی توسط معاویه و دیگران اتفاق افتاد که این منطقه را پر خطر ساخته است و این منطقه در زمان حضرت مهدی علیه السلام دیگر اثری از خشونت و ترس نخواهد داشت.
مهم‌تر از همه حضرت به تمام نیاز های روحی و روانی و فطری انسان‌ها پاسخ داده و خداوند را بر تمام جهانیان می شناساند و دل‌های مرده را به یاد خداوند زند می‌دارد دیگر نه اثری از روان مضطرب باقی می‌ماند و نه دیگر دلی پر از درد، دل‌ها آرام می‌شود چرا که حضرت ذکر الهی و آرام بخش دل‌ها و نجات دهنده روان‌ها می‌باشد.

آسایش و امنیت اجتماعی
دوران حکومت و حکامیت حضرت زمان بازگشت حق با صاحبانش می‌باشد، زمان نجات و رستگاری مظلوم از دست ستمگر، عصر رهایی انسان از تباهی و از بند هر گونه پلیدی است.
پیامبر گرامی اسلام در فرازهایی از خطبه غدیر پس از اعلام خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : «هان ای گروه مردمان! نور خدای عزوجل با من است، سپس با علی علیه السلام است آن گاه در نسل اوست تا برسد به قائم (عج) که همه حقوق خدای را باز می‌ستاند و همه حقوق ما را باز پس می‌گیرد که خداوند عزوجل ما را بر تمام مجرمان، مخالفان، خیانت پیشگان، گنهگاران و ستمگران حجت قرار داده است» (9)
ج : پیشرفت اقتصادی
نظامی که امروزه بر جهان حکومت می‌کند یک نظام طبقاتی می‌باشد که جامعه جهانی را به دو قطب ثروتمند و فقیر تقسیم کرده است.
این دو قطبی شدن مختص جوامع جهانی نیست چه بسا درون یک جامعه این دو قطبی بودن هم وجود داشته باشد چرا که درون یک جامعه گروهی نمی‌دانند که درآمد زیاد خود را چگونه و در کجا مصرف بکنند و از طرفی گروه دیگر به نان و غذای ساده خود اکتفا می‌کنند و برخی حتی این مقدار غذای ساده را هم ندارند.
ولی در زمان حکومت امام زمان علیه السلام دیگر از این کمبودها خبری نیست، روایت شده مردی بر امام باقر علیه السلام وارد شد و به ایشان عرضه داشت : این پانصد درهم را از من بگیر که زکات مالم می‌باشد، حضرت به او فرمود : «این اموال را نزد خود نگهدار و میان همسایگان مسلمانت و به رادان دینی‌ات تقسیم کن» و سپس فرمود : «هر گاه قائم ما اهل بیت قیام کند مال را به مساوات تقسیم می‌کند و عدالت را میان مردمان برقرار خواهد کرد» (10)
با توجه به اینکه در دوران حکومت امام زمان علیه السلام دیگر اثری از فقر و تنگ دستی نیست، پس دوران اقتصادی حکومت حضرت را می‌توان به دو بعد تقسیم کرد :

الف : نابودی نظام فقر و فقر مداری
در این دوران دیگر هیچ اثری از فقر نیست و این بدین معنا نیست که عده ای فقیر باشند و عده ای سیر بلکه در زمان طلایی حضرت هر کس که بخواهد و توانایی داشته باشد که کوشش و تلاش کند زمینه این کوشش و تلاش به صورت آزاد برایش فراهم می‌گردد و دیگر نه زورگویی اقتصادی خواهد بود و نه دیگر اثری از انحصار تولید در دست عده ای معدود.

ب : رفاه اقتصادی
در زمان حکومت حضرت همه مردم از رفاه همگانی و مواهب طبیعی به صورت یکسان استفاده می‌کنند چنان که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند : «امت من در دوران مهدی، چنان متنعم شود که بسان آن، بهره وری را ندیده باشد. آسمان پیوسته باران (رحمت) خود را بر ایشان فرو می‌فرستد و زمین روییدنی‌های خود را بیرون می‌ریزد. ثروت در آن روز بر روی هم انباشته می‌شود، (وقتی) مردی برپاخیزد و بگوید: ای مهدی! بر من عطا نما؛ گوید: بگیر» (11)
شکو فایی اقتصادی در زمان حکومت حضرت چنان است که در زمان‌های گذشته بی سابقه بوده، گویی که تمام هستی دست به دست هم داده تا تمام گنجینه های طبیعی را آشکار و در اختیار حضرت و همگان قرار دهند.
ج : عدالت اجتماعی و آبادانی طلایی در دوران حکومت حضرت مهدی علیه السلام
در دوران حکومت حضرت میان همه مردم به عدالت داد و دادگری حاکم می‌باشد یعنی اگر حق شخصی از دستش رفته باشد و هیچ گونه بینه ای نداشته باشد حضرت با دانش و علم بی کران الهی حق را از ناحق مشخص و حق را به صاحب حق باز می‌گرداند در روایت وارد شده که در دوران حکومت حضرت تمام حق و حقوق از دست رفته ملت‌ها به آن‌ها باز پس داده می‌شود، امام صادق علیه السلام می‌فرمایند : «این جهان به اتمام نخواهد رسید مگر مردی از تبار من خروج می‌کند و به سان حکومت داودی حکم کند و مدرک و سند نمی‌طلبد و هر که را به حق، حکمش را اعطا می‌فرماید» (12)
همچنین در زمان حکومت حضرت همه زمین همانند یک شهر خواهد شد، و از یک نوع آبادانی برخوردار می‌باشند دیگر کرات آسمان نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند، تمام دشتهای خشک و بی آب و علف سر سبز و زنده خواهند شد چشمه‌ها جوشان و همه جا روشن و گویی که دیگر نیازی به خورشید نباشد امام صادق علیه السلام در این زمینه به مفضل می‌فرمایند : «هرگاه قائم ما قیام کند زمین به نور مالک و صاحبش روشن می‌گردد و بندگان نیازی به نور خورشید نخواهند داشت و تاریکی رخت بر می‌بندد...»(13)

نتیجه
پس از بیان این مطالب به این نتیجه می‌رسیم که دوران حکومت و حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشد که در طول تاریخ اتفاق نیافتاده یا اگر هم افتاده محدود بوده است در دوران آن حضرت دیگر هیچ اثری از جهل، کمبودها، فقر و تهی دستی و ... خبری نیست و آن زمان دورانی است که همه‌ی هستی دست به دست هم داده و مدینه فاضله ای را تشکیل می‌دهند که در طول تاریخ بی نظیر است.

پی‌نوشت‌ها:

1. الزام الناصب، ج 2، ص 307، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
2. بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71، منتخب الأثر، ص 483.
3. بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 72.
4. بصائر الدرجات، صفار قمی/ص 408.
5. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 51 ح 70 به نقل از کمال الدین / ج 2/ص 251
6. غیبت نعمانی، ص 171.
7. بحار الانوار، ج 52، ص 339 .
8. بحارالانوار، ج 52 ص 316 به نقل از کتاب آینده جهان ص 72 .
9. نهج البلاغه فج 1 ص 231 به نقل از کتاب آینده جهان، ص 67.
10. بحارالانوار، ج 51، ص 84
11. عقدالدرر، ص 170.به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
12. بحارالانوار، ج 2، ص 320
13. همان، ص 337
منابع
• نهج البلاغه
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، تهران، 1365 ش.
2. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، مترجم محمد جواد غفاری، 1376
3. صفارقمی، محمد بن الحسن، بصائرالدرجات فی علوم آل محمد علیهم السلام، قم، وثوق، 1389
4. اب‍ن‌اب‍ی‌زی‍ن‍ت، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م، غیبت نعمانی، م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دج‍واد غ‍ف‍اری، ‏مشخصات نشر : ت‍ه‍ران‌: ن‍ش‍ر ص‍دوق، 1418 ق‌ = 1376
5. ب‍رن‍ج‍ی‍ان، ج‍لال، آی‍ن‍ده‌ ج‍ه‍ان، ‏مشخصات نشر : ت‍ه‍ران‌: طور، 1376.
6. ابن بابویه، محمد بن علی، اکمال‌الدین و اتمام‌النعمة [نسخه خطی] /ابو جعفر محمد بن علی بن‌الحسین بن موسی بن بابویه‌القمی، ی جا، بی چا ،1059 ق.
7. نرم افزار های علوم اسلامی: نرم افزار موعود، نرم افزار شمیم گل نرگس، نرم افزار آخرین ذخیره و ...


 نویسنده : روح الله نصر اصفهانی
منبع اختصاصی:راسخون

[ چهار شنبه 14 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 10:7 AM ] [ ali ] [ ]
به فداي نخ آن شال سياهت...

دل نوشته هاوحرفهایی با امام زمان(عج)

 

 

 

عصريك جمعه دلگير،دلم گفت بگويم بنويسم

كه چراعشق به انسان نرسيده است؟

چرا آب به گلدان نرسيده است؟

چرالحظه باران نرسيده است؟

...وهركسي كه در اين خشكي دوران به لبش جان نرسيده است،

به ايمان نرسيده است.

وغم عشق به پايان نرسيده است.




بگو حافظ دل خسته زشيرازبيايدبنويسدكه هنوزم كه هنوزاست،

چرايوسف گمگشته به كنعان نرسيده است؟

چراكلبه احزان به گلستان نرسيده است؟

دل عشق ترك خورد،گل زخم نمك خورد،زمين مرد،

خداوند گواه است،دلم چشم به راه است؛ ودرحسرت يك پلك نگاه است.

ولي حيف نصيبم فقط آه است و همين آه خدايا برسد كاش به جايي؛

برسد كاش صدايم به صدايي...

عصراين جمعه دلگير وجود توكناردل هربيدل آشفته شود حس،

توكجايي گل نرگس؟

به خداآه نفس هاي غريب توكه آغشته به حزني است زجنس غم وماتم،

زده آتش به دل عالم وآدم

مگراين روز وشب رنگ شفق يافته درسوگ كدامين غم عظمي


به تنت رخت عزاكرده اي اي عشق مجسم كه به جاي نم شبنم

بچكدخون جگردم به دم از عمق نگاهت

نكندبازشده ماه محرم كه چنين ميزند آتش به دل فاطمه آهت

به فداي نخ آن شال سياهت

به فداي رخت اي ماه بيا،

صاحب اين بيرق واين پرچم واين مجلس واين روضه واين بزم تويي؛

آجرك الله،عزيزدو جهان يوسف درچاه،دلم سوخته ازآه نفس هاي غريبت

دل من بال كبوترشده،خاكسترپرپرشده،


همراه نسيم سحري روي به فطرس معراج نفس

گشته هوايي وسپس رفته به اقليم رهايي

به همان صحن وسرايي كه شما زائرآني

وخلاصه شود آياكه مرا نيزبه همراه خودت زير ركابت ببري

تابشوم كرب وبلايي؛ به خدا درهوس ديدن شش گوشه دلم تاب ندارد،

نگهم خواب ندارد شب من روزن مهتاب ندارد،

همه گويندبه انگشت اشاره:

مگراين عاشق بيچاره ي دلداده ي دل سوخته ارباب ندارد؟

توكجايي؟توكجايي شده ام بازهوايي...

گريه كن گريه وخون گريه كن آري كه هرآن مرثيه را خلق شنيده ست

شماديده اي آن راواگرطاقتتان هست كنون من نفسي روضه مقتل بنويسم؛

وخودت نيز مددكن كه قلم دركف من همچوعصا دركف موسي بشود

چون تپش موج مصيبات بلنداست.

به گستردگي ساحل نيل بلند است.

...واين بحرطويل است وببخشيداگراين مخمل خون برتن تبدارحروف است

كه اين روضه ي مكشوف لهوف است.

عطش برلب عطشان لغات است

وصداي تپش سطربه سطرش همگي موج مزن آب فرات است.

وارباب همه سينه زنان كشتي آرام نجات است؛

ولي حيف كه ارباب((قتيل العبرات)) است؛

ولي حيف كه ارباب ((اسيرالكربات))است؛

...ولي هنوزم كه هنوزاست حسين بن علي تشنه ياراست

وزني محو تماشاست زبالاي بلندي،

الف قامت اودال همه هستي اودركف گودال و سپس آه كه؛((الشمر...))

خداياچه بگويم كه(( شكستند سبو را وبريدند...))

دلت تاب ندارد به خدا باخبرم ميگذرم ازتپش روضه كه خود غرق عزايي،

تو خودت كرب و بلايي؛

قسمت ميدهم آقا به همين روضه كه درمجلس ما نيز بيايي،

تو كجايي.... توكجايي....


اثربرادرعزيزسيدحميد برقعي

كه درحضور مقام معظم رهبري قراعت گرديد

 

 

[ جمعه 2 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 9:15 AM ] [ ali ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه